آخرین اخبار

سارا دیدار: هیچ‌چیز دور از دسترس ما نیست

به گزارش همشهری‌ آنلاین سارا دیدار را می‌شود خالق 2 صحنه به یادماندنی هفته‌های گذشته ورزش ایران معرفی کرد؛ یکی گلی که به اردن زد و صعود تیم ملی فوتبال زنان ایران به جام ملت‌های آسیا را قطعی کرد و دیگری خوشحالی‌اش در آغوش پدر. دیدار بازیکن 20 ساله تیمی است که با کمترین آمادگی به مسابقات مقدماتی اعزام شد و یکی از بهترین نتایج را رقم زد. حالا او امیدوار به روزهای بهتر است و رویاهای بزرگی در سر دارد؛ رویای حضور در جام‌جهانی.

از دقایق پایان سفر به اردن (فرودگاه مشهد) گفت‌وگو را شروع کنیم، از خوشحالی‌ات در آغوش پدر.
این مسابقات برای پدرم خیلی مهم بود و برایم خیلی دعا کرده بود. به هر حال شرایط کشور، شرایط جنگی بود و ما با استرس و نگرانی‌های زیادی به این رقابت‌ها رفته بودیم، اما هم صعود کردیم و هم در بازی حساس با اردن من توانستم گل بزنم. همه‌ اینها خوشحالی‌ام را دوچندان کرد و این خوشحالی را با پدرم سهیم شدم.

پدر فوتبالی هستند؟
فوتبالی است اما شغلش چیز دیگری است.

همه بازی‌های شما را هم که دیده.
همه را به جز بازی آخر. برای بازی با اردن خیلی استرس داشت و بازی را ندید. گفته بود که نتیجه‌ را بهش اطلاع بدهند.

رابطه با پدر خیلی خاص است؟
بله. خیلی با هم صمیمی هستیم و در کل هر چه دارم و ندارم از خانواده دارم.

با او فوتبال هم بازی می‌کنی؟
با پدر نه، ولی با برادرم خیلی فوتبال بازی کرده‌ام. برادرم یک سال از من بزرگ‌تر است، از وقتی که یادم می‌آید در کوچه یا هر جایی که می‌شده، با هم فوتبال بازی کرده‌ایم.

برادرت هم فوتبال را ادامه داد؟
نه از یک سنی به بعد دیگر فوتبال را کنار گذاشت و سراغ درس رفت. الان هم شاغل است، گاهی وقت‌ها موقعیتش پیش بیاید، با هم بازی می‌کنیم و کل‌کل داریم.

کل‌کل سر تیم باشگاهی؟
من، پدرم و برادرم استقلالی‌ هستیم، خواهرم پرسپولیسی است و مادرم هم ترجیح می‌دهد خنثی باشد و می‌گوید فقط طرفدار تیم ملی است. برادرم بعضی وقت‌ها از بازی‌های من ایراد می‌گیرد، مثلا می‌گوید در آن صحنه نباید آن کار را می‌کردی، باید شوت می‌زدی یا اینکه از بازی‌ام تعریف می‌کند و می‌گوید در آن موقعیت کار درستی کردی و… کلا با هم خیلی صحبت می‌کنیم و راهنمایی‌ام می‌کند.

فوتبالیست شدن برای یک دختر در مشهد سخت نبود؟
در اصل نیشابوری هستم و تا چند سال پیش در این شهر زندگی می‌کردیم. در همه آن سال‌ها که ما در نیشابور بودیم، برای تمرین به مشهد می‌رفتم، ولی زمین چمن نداشتیم و باید به زور می‌گرفتیم. یک مدت یک زمین به تیم ما داده بودند و فقط ساعت ۷صبح روز جمعه می‌توانستیم آنجا تمرین کنیم. من ساعت ۵صبح از نیشابور راه می‌افتادم تا بتوانم سر وقت سر تمرین باشم. خیلی وقت‌ها تنها می‌رفتم، بعضی وقت‌ها با دوستان، بعضی روزها هم اگر پدرم می‌توانست من را به مشهد می‌رساند.

نمی‌ترسیدی تنهایی آن مسیر را آن هم آن وقت صبح بروی؟
الان که بهش فکر می‌کنم می‌ترسم ولی آن موقع نه، تنها خواسته‌ام این بود که سرتمرین باشم و فوتبال بازی کنم. خانواده هم که علاقه و استعداد من را می‌دیدند، چیزی نمی‌گفتند. هر مسابقه‌ای که می‌رفتم یا بهترین بازیکن می‌شدم یا خانم گل، به‌خاطر همین بود که خانواده حمایتم می‌کرد.

وضعیت فوتبال نیشابور بهتر نشد که بخواهی آنجا تمرین کنی؟
الان خیلی خوب شده و حتی از مشهد هم بهتر است. زمین چمن و آکادمی فوتبال برای زنان دارد.

خودت از کجا و چطور به تیم ملی رسیدی؟
من هم لیگ یک بازی کرده‌ام و هم لیگ برتر. یک مدت بازیکن سایپای مشهد بودم. بعد که خانم مرضیه جعفری من و بازی‌هایم را دید، گفت که به بم بروم. ۵سال است که آنجا هستم. در این مدت هم به تیم ملی دعوت شدم.

تیم ملی با مرضیه جعفری چقدر متفاوت از دوره‌های قبل بود؟
تیم از نظر فنی خیلی فرق کرده و بهتر شده. نکته اصلی این است که تیم جوان‌تر شده. تفکر کلی خانم جعفری این است که جوانان را در تیم‌هایش داشته باشد. با همین تفکر هم بود که ۵سال پیش من را به تیم باشگاهی‌اش برد، زمانی که ۱۵سالم بود. در کل بهترین تیم‌ها، تیم‌هایی هستند که جوانان را کنار نفرات باتجربه دارند. با بودن این بازیکنان در کنار هم بود که تیم توانست به جام ملت‌های آسیا صعود کند.

در مقدماتی آسیا گروه راحتی داشتید. اما یک‌دفعه در بازی با لبنان همه‌چیز به هم ریخت.
نمی‌شود گفت که گروهمان راحت بود. همه تیم‌ها آمده بودند که سهمیه بگیرند، به‌خصوص لبنان و اردن. در مورد بازی با لبنان باید بگویم باخت در آن بازی بود که باعث شد ما انگیزه بگیریم و صعود کنیم. اگر ما لبنان را می‌بردیم مغرور می‌شدیم و بازی با اردن را خیلی جدی نمی‌گرفتیم. در بازی با لبنان هم خیلی بد نبودیم. ۸موقعیت صددرصد گل داشتیم اما نشد. تیم زود گل خورد، به هم ریختیم و نتوانستیم به بازی برگردیم.

در فاصله بازی با لبنان تا بازی با اردن چه اتفاقی افتاد که تیم توانست خودش را جمع و جور کند؟ به هر حال در بازی با اردن مقابل تیم میزبان و تماشاگرانش بازی کردید و شکست‌دادن این تیم سخت‌تر بود.
ما از باخت به لبنان ناراحت بودیم ولی باید آن بازی را فراموش می‌کردیم و در بازی بعدی جبران می‌کردیم. حرف همه ما این بود که باید آن بازی را ببریم. ما فقط روی بازی تمرکز کردیم. خوشحالی ما از همین بود که اردن را در زمین خودش، در حساس‌ترین بازی و مقابل تماشاگرانش شکست دادیم. آن برد برایمان خیلی دلچسب و صعود خیلی شیرین شد.

فکر می‌کردی مهم‌ترین گل بازی این تورنمنت به اسم شما ثبت شود؟
من قبل از بازی تصویرسازی این گل را کرده بودم. گل زدن در آن بازی خیلی مهم بود و خدا را شکر زحمات بچه‌ها به گل تبدیل شد.

در همه بازی‌های مقدماتی و موقع پخش سرود ملی سلام نظامی دادید. این تصمیم جمعی بود؟
با پیشنهاد کاپیتان تیم این کار را کردیم. ما می‌خواستیم از کسانی که در جنگ و در همه روزهای سال برای امنیت کشور و مردم زحمت کشیده‌اند و می‌کشند، تشکر کنیم. با آن سلام و با صعود تیم، امیدوارم توانسته باشیم بخشی از زحمات آنها را جبران کنیم.

تیم در شرایط خاص جنگی برای مسابقات آماده شد. روزهای جنگ به تیم ضربه نزد؟
اردوهای ما یک وقفه ۲۰روزه داشت که این خیلی بد بود. اردوهای ما داشت خیلی خوب پیش می‌رفت اما یکباره آن اتفاق افتاد و همه‌چیز به هم ریخت. اردوی آخر ما به اعزام وصل بود و همه تلاش تیم این بود که به شرایط ایده‌آل برگردیم.

روزهای آخر اردوی تیم، هنوز شرایط عادی نشده بود، نمی‌ترسیدید اتفاقی بیفتد؟
طبیعی بود که نگران خودمان و خانواده‌هایمان باشیم. اما بیشتر سعی کردیم تمرکزمان را روی تمرین و اردو بگذاریم و به چیز دیگری فکر نکنیم.

جام ملت‌های آسیا به راحتی مرحله مقدماتی نیست و قدرت‌های آسیا حریفان ایران هستند. می‌شود آنجا هم موفق بود؟
بله تیم‌هایی مثل استرالیا، ژاپن، چین و کره‌ حریفان ما هستند اما می‌شود با برنامه‌ریزی خوب یک عملکرد متفاوت نشان داد.

برنامه‌ریزی در چه حد؟
اینکه امکانات فراهم باشد، مثل همان امکاناتی که مردان دارند. اگر تبعیضی نباشد، ما حتی می‌توانیم سهمیه جام‌جهانی هم بگیریم.

گرفتن سهمیه جهانی که فعلا می‌تواند در حد رویا باشد.
ما اگر بخواهیم می‌توانیم. هیچ‌چیز دور از دسترس نیست.

منبع:همشهری آنلاین

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا