پخش زنده نه، پخش مرده میخواهیم | ۹۰درصد بازیکنان ما نانآور خانه هستند
به گزارش همشهریآنلاین، مریم ایراندوست راهی کردستان و تیم ایستا شده. او که از چهرههای محبوب بین مربیان فوتبال زنان ایران است و در چند سال اخیر تجربههای متفاوتی در شهرها، تیمهای مختلف و حتی تیم ملی داشته، این بار کردستان و تیمش را بهدلیل متفاوتی انتخاب کرده؛ بهخاطر مردمش که از نظر ایراندوست هنوز خلق و خوی مردمان دهههای قبل را حفظ کردهاند. ایراندوست با توجه به همین تجربهها، بیپروا از شرایط فوتبال زنان ایران و لیگ برتر میگوید؛ از رشد آنها و از اینکه این زنان حتی پتانسیل حضور در جامجهانی را هم دارند.
*دلتان برای ملوان تنگ نشده، چطور شد که به کردستان رفتید؟
تنگ که شده، ولی هیچ پیشنهادی از باشگاه ملوان نداشتم و قسمت نبود که در خدمت تیم شهرم باشم. شرایط هم طوری پیش رفت که ایستای سنندج را انتخاب کردم. برای این انتخاب هم ۲دلیل داشتم؛ یکی نگاه حمایتی و توجهی بود که در این تیم دیدم و دیگری حس خوبی بود که من از این شهر میگیرم. زمانی که تیم خودم، آکادمی ایراندوست را در لیگ۲ داشتم، به سنندج آمده بودم. مردم این شهر خیلی مهربان و خیلی زیاد یکرو هستند؛ انگار به ۵۰سال قبل سفر کردهای، مردم اینجا رنگ و بوی خاصی دارند.
*سالهای گذشته در فوتبال این شهر خیلی هزینه نشده بود، این فصل وضعیت چطور است، تیم خوبی بسته شده؟
در این چند سال شرمین رحمتی با دست خالی تیم را نگه داشته، هرازگاهی اسپانسری آمده و کمکهایی هم شده ولی امسال شرایط متفاوت است و مالک سنگینماشین ایستا بودجه خوبی در اختیار تیم گذاشته و بازیکنان باتجربهای هم جذب شدهاند. این تیم تلفیقی از بازیکنان بومی و باتجربه است و باید خیلی کار کنیم. ما سال اول فقط باید به فکر ثبات باشیم و تاکتیکهای تیمی را تغییر بدهیم، زمان میبرد تا به نتیجه برسیم. شهر هم با تیم همراه است و همه دوست دارند به تیم کمک کنند. زمین، سالن و هر امکاناتی که نیاز است و در حد بضاعتشان است، در اختیار میگذارند.
*در رده چهارم جدول وضعیت بدی ندارید.
با توجه به ۲بردی که اول فصل بهدست آمده انتظارات بالا رفته و این منطقی نیست. البته که تیم وضعیت خوبی دارد و ما به آن امیدواریم.
*امیدوارید که چه اتفاقی بیفتد، در کورس قهرمانی باشید؟
در کورس قهرمانی که نه، کورس را از دست دادهایم و الان هم سخت است که خودمان را بالا بکشیم. ما امیدواریم که تیم را حداقل به ثبات برسانیم و از شرایط روانی سختی که درگیرش است و دچار عدماعتمادبهنفس و استرس شده، بیرون بیاوریم. اگر شرایط تیم مدیریت شود، حرفهای زیادی برای گفتن داریم. پتانسیل تیم بالاست و چه بازیکنانی که قبلا با آنها کار کردهام و چه آنهایی که جدید هستند، در همین یکی دو بازی نشان دادند که چه قابلیتهایی دارند.
*چرا از اول فصل سرمربی تیم نشدید، از اول کار را بهدست میگرفتید، بهتر نبود؟
پیشنهاد نشد. تیم با مربی فصل قبل، خانم صادقی که بومی همینجاست و برای تیم ازخودگذشتگی کرده و وفادارانه به پایش مانده، کار را شروع کرد و حالا از بدشانسی او یا از خوششانسی من بود که در ادامه فصل همکار شدیم و هر دو با هم کار را جلو میبریم.
*در لیگ رشدی هم میبینید؟
میتوانم بگویم در فوتبال زنان هر سال در همه فاکتورها رشته داشتهایم به جز داوری. حتی میتوانم بگویم داوری ما مظلوم واقع شده. من هم اگر داور بودم و برای قضاوت در هر بازی ۳میلیون دستمزد میگرفتم و مجبور میشدم خودم زمینی از این شهر به آن شهر بروم، شغل دیگری در کنار این کار انتخاب میکردم. داوران ما مجبورند کار دیگری غیر از داوری هم داشته باشند و به این خاطر هم فرصت زیادی برای آموزش و یادگیری ندارند. در کل میتوانم بگویم لیگ ما به ۲بخش تقسیم میشود؛ یک بخش بازیکنان هستند که هر سال بهتر از سال قبل میشوند و بازیهای آنها بهقدری جذاب شده که در فضای مجازی پخش میشود. بحث دیگر هم داوری مسابقات است که ما امیدواریم راهکاری برای بهتر شدن آن پیدا شود.
*میگویید بازیکنان رشد کردهاند، این پیشرفت را در چه میبینید، بیشتر کیفی است یا کمی؟
در دهه قبل بیشتر بازیکنان فوتبال از فوتسال میآمدند و تعداد بازیکنان مستعد خیلی کم بود. حتی تعداد زیادی از بازیکنانی تا قبل از شروع مسابقه، تجربه بازی روی چمن را نداشتند و فقط در سالن بازی کرده بودند. نمیگویم الان شرایط ایدهآل است ولی حداقل این است که آکادمیها را داریم و دختران ما از ۷-۶سالگی میتوانند روی چمن فوتبال بازی کنند. سال۱۴۰۰ و روز اولی که اردوی تیم ملی را تشکیل دادم، این حرف را به شما زدم و الان هم آن را تکرار میکنم؛ پتانسیل دختران فوتبالیست ما بالاست و اگر فدراسیون یک برنامه هدفمند برای تیم ملی داشته باشد و آنها بتوانند بازیهای بینالمللی داشته باشند، ۵سال بعد ما میتوانیم سهمیه جامجهانی بگیریم. دختران ما الان هم درخشان ظاهر شدهاند و نمونهاش صعود تیم خاتون بم به جمع ۸تیم اول جام باشگاههای آسیاست.
*واقعا فوتبال زنان ایران را در حد جامجهانی میدانید؟
بله، ولی به این شرط که این دو موردی که گفتم اجرایی شود. هرماه هم نشد، اگر ما هر دو ماه یکبار با تیمهای مطرح اروپایی بازی کنیم شک نکنید به جامجهانی میرسیم. اینها به شرطی است که لیگ خوبی هم داشته باشیم و باشگاههای بزرگ هم از زنان حمایت کنند. بعد از این همه سال این فصل تازه پرسپولیس تیم داده. تیمداری این تیمها خیلی میتواند کمک کند. رسانهها همیشه حامی بودهاند و از روزهای اول و گاهی با سختی به این حوزه ورود کردهاند اما با حضور باشگاههای بزرگ در لیگ زنان، توجهها بیشتر میشود و حتی میتوانم بگویم ما به پخش زنده بازیها هم نزدیکتر میشویم. بازیکنان ما شغل دیگری که ندارند، با ورود تیمهای بزرگ است که بازیکنان ما میتوانند درآمدزایی داشته باشند. پخش بازیهای ما خیلی مهم است، ما اصلا پخش زنده نخواستیم؛ همان پخش مرده را به ما بدهند و با یک ساعت تأخیر بازیهایمان را پخش کنند. اصلا چه اشکالی دارد که ورزش زنان یک شبکه مخصوص داشته باشد. در این چند سال مسابقات زیادی از زنان پخش شده، در همین المپیک همه از مسابقات تکواندوی زنان لذت بردند. اگر فوتبال را هم پخش کنند، به نفع این رشته میشود.
*یکی از معضلات اصلی فوتبال مردان زمین است. این مسئله در فوتبال زنان چطور است؟ بازیهای آنها در زمین استاندارد برگزار میشود؟
تقریبا تیمهای نامی مثل ملوان، سپاهان، سیرجان و سنندج مشکل زمین ندارند. فصلی که من با سپاهان کار میکردم، یکی از شرطهای اصلیام این بود که در همان زمینی بازی و تمرین کنیم که تیم مردان بازی و تمرین دارند. ما حتی یکبار هم به زمین دیگری نرفتیم و نتیجهاش نایبقهرمانی تیم بود. الان حتی در سنندج هم که کمتر مورد توجه بوده و به فوتبال این شهر خیلی رسیدگی نشده، ۲-۳زمین فوتبال داریم. البته که امیدواریم شرایط امکاناتی زنان بهتر شود و این به شرطی است که نایبرئیس فدراسیون انتخاب شود. این یکی از چالشهای ماست که کمتر به آن توجه شده.
*واقعا فدراسیون برنامهای برای انتخاب نایبرئیس ندارد؟
فعلا که دغدغهشان نیست و من هم دربارهاش حرف نزنم بهتر است.
*گفتید همهچیز در فوتبال زنان رشد داشته، این رشد شامل حال دستمزدها هم میشود؟
رقمها را با فوتبال مردان مقایسه نمیکنم ولی میانگین دستمزدها نسبت به خودمان در دورههای گذشته خیلی بهتر شده. الان دیگر قراردادها از ۳۰۰میلیون تومان شروع میشود و بالاتر میرود. بیشتر بازیکنان ما از خانوادههایی میآیند که شرایط مالی خوبی ندارند و ۹۰درصد این بازیکنان نانآور خانوادههایشان هستند. به همین دلیل است که میگویم باشگاههای بزرگ باید بیایند تا به اقتصاد بازیکنان کمک شود.
*واقعا ۹۰درصد نانآور خانواده هستند؟
واقعا همینطور است. بازیکنی داشتیم که موقع بستن قرارداد خوشحال بود و میگفت پدرم بعد از این همه سال کار کردن یک پراید ندارد و من میخواهم برایش بخرم و خوشحالش کنم. از خوشحالیای که او داشت، من حالم بد شد.
*در این بهترشدن وضعیت مالی مربیان هم سهیم هستند؟
وضعیت مربیان هم خوب است و باید خدا را شکر کرد. مسئله اصلی مربیان که خودشان هم در آن مقصر نیستند، رشد دانششان است. بین سالهای ۹۰ تا ۹۳ سمینارهای خیلی خوبی برگزار شد که به رشد فوتبال و بهروزشدن مربیان خیلی کمک کرد. حتی در دوره کرونا هم ما وبینارهای خوبی داشتیم که با حضور مدرس هلندی برگزار شد. مربیان خیلی زرنگ باشند خودشان بهروز میشوند اما همه که نمیتوانند این کار را انجام بدهند. اگر بخواهم صادقانه حرف بزنم، میتوانم بگویم فقط ۵-۴مربی خوب داریم.