بیرانوند اگر فقط حرف نمیزد، ۷۰درصد مشکلاتش حل بود!
به گزارش همشهریآنلاین، علیرضا بیرانوند آنقدر شهر به شهر، ورزشگاه به ورزشگاه و در مسابقات ملی و باشگاهی با شعارهای اعتراضی مردم مواجه شد که سرانجام طاقتش را از دست داد و در پایان بازی تراکتور در زمین چادرملو یک نطق توفانی انجام داد: «از مردم کشورم میخواهم این بازی را با من تمام کنند. من هم مال همین آب و خاک هستم. مگر چه کردهام که باید این همه فشار را تحمل کنم؟» بهطور کلی نوع واکنشهای بیرو در این مدت نشان میدهد او هرگز تصورش را هم نمیکرد رفتارهایی که انجام داده، با چنین واکنشهایی همراه شود و در مدتی کوتاه بخش زیادی از محبوبیتش را از دست بدهد. شاید مهارکننده پنالتی کریس رونالدو، با خودش فکر میکرد تا ابد قرار است در همان سطح از مقبولیت باقی بماند و فلک و فردوس هم جلودارش نیست، اما خودش با خودش کاری کرد که حالا ناچار میشود جلوی خبرنگاران بایستد و اینطور از کل مردم کشور گله و شکایت کند!
آنچه نباید میکردی!
فضایی که این روزها ایجاد شده، حتما ریشه در برخی رفتارهای خود بیرانوند دارد. در این مورد دیگر نیازی به زیادهگویی و تکرار مکررات نیست. اینکه او عمدا یا سهوا تلاش میکند تنها اتهامش را انتقال به تراکتور عنوان کند، آدرس غلط دادن است. همزمان با بیرانوند، ۲بازیکن اصلی دیگر پرسپولیس یعنی مهدی ترابی و دانیال اسماعیلیفرد هم به تبریز رفتند. از این جمع، انصافا بیرانوند ضعیفترین عملکرد را داشته و مثلا ترابی خیلی بیشتر از او به تراکتور سود رسانده، اما کسی به یاد نمیآورد آنها نه در تهران و نه در هیچ شهر دیگری چنین فشاری را تحمل کرده باشند. بنابراین مسئله بیرو چیز دیگری است. او در این سالها حسابی هواداران پرسپولیس را بازی داد.
دو فصل پیاپی فسخ یکطرفه قرارداد که هر دو هم از نظر قانونی شبههدار بود، نوعی توهین به هواداران به شمار میآمد. به علاوه بیرانوند یک دوره مذاکره مفصل با استقلال را هم از سر گذراند و حتی بعضی رفتارهای او مثل گچ گرفتن دستش در حساسترین هفتههای فصل قبل هم مبهم بود. در نتیجه نفس انتقال به یک تیم دیگر، شاید آنقدرها اتفاق مهمی نباشد و بیرو باید علل ایجاد این فضا را جای دیگری جستوجو کند.
آنچه نباید میگفتی!
از همه بدتر اما چیزهایی است که بیرانوند نباید میگفت و گفت. به جرأت میتوان گفت بخش مهمی از زیان بیرو، در زبان اوست؛ گلری که نه بلد است درست از کلمات استفاده کند و نه راضی میشود مدتی سکوت کند. هر مصاحبه او، هیزمی است که بر آتشها افزوده میشود. اصلا بخشی از این کاهش محبوبیت بیرانوند از اواخر دوران حضورش در پرسپولیس و آن زمانی شروع شد که سر مردم منت گذاشت و گفت: «نیازی نیست هواداران مرا ببخشند. من کلی برای این تیم قهرمانی آوردم.» بعد از جدایی هم که مطالب عجیب و تهدیدآمیزی در مورد شیرینی دادن برای دریافت رضایتنامه و… از زبان بیرو خارج شد که وضعیت را بد کرد. حالا بگذریم از آن شاهکار تاریخی که: «هر کس میخواهد معروف شود اسم مرا میآورد.» باور کنید حتی همین مصاحبه آخر علیرضا هم به سودش نبود، اما وقتی خودش قادر به تحلیل درست شرایط نیست، دیگر نمیشود کاری کرد.